بهگزارش میراثآریا، تازهترین آثار از نونگارههای مهدی فرخی با عنوان «انتزاع ایرانی» در قالب ۱۱ اثر روز جمعه ۲۸ دیماه در گالری گویا به نمایش گذاشته میشود.
انتزاع ایرانی، خوانشی نو از نگرهای کهن است. تکنیک این آثار اکریلیک بر روی بوم در ابعاد ۱۰۰*۱۵۰ و ۲۰۰*۱۰۰ سانتیمتر است.
مهدی فرخی، شاعر تغزلهای تجریدی است. مکاشفه دیرپای و درازدامن او در «زیباییشناسی خیال ایرانی»، کرانههای ناب و نادیدهای از بداعتهای این سنت آفرینشگری را در سالهای اخیر، بازکاویده و فرانموده است.
هوش و همت در دریافت اعماقی از این کهکشان ناپیداکران زیباییآفرینی، به کشف و ارائه تجلیات و ابعادی دیگر از نگارگری و نقاشی ایرانی در سالهای اخیر انجامیده و این مشق مدام و سلوک مستمر، او را در این عرصه، شاخص و نشاندار ساخته و صاحب امضا و اجتهادی منحصر به فرد نمایانده است.
اما اگر بخواهم تنها یک ویژگی او را برشمرم، داشتن درکی سیستماتیک، روشمند و فراگیر از جوهره خلاقیت و خیال در این سنت به مثابه یک کلیت ارگانیک و در یک وحدت و توازن شکلی- معناشناختی و برکشیدن مبدعانه عناصری از آن است که با منطق نوآوری و هندسه ابداعی و ترکیبی این زیست جهان زبانی و زیبایی شناختی، سازگار است و مایه استمرار آن که بر خلاف بسیاری از مقلدان، تکرار مکررات و مشق روزمرگی نمیکند.
داشتن این درک، مستلزم شناختی متوازن و ساختارمند از هسته بنیادین این هندسه استتیک در قالب یک هستیشناسی است که در یک زمان، متوقف نمانده و تنها در قالب مکتب تبریز و هرات و... تجسد ندارد و در جایی از زمان، جا نمانده است.
و اینک «انتزاع ایرانی» که امروز، گالری گویا آینهگردان آن شده است، بیتردید، اگر نگوییم تازهترین روایت از این سنت ۱۷۰۰ ساله و جدیدترین خوانش از «جوهره نوزایی یک اصالت مستمر» است، قطعاً، یکی از تازهترینها است چه در تکنیک و فرم و چه در نگرههای مفهوم شناختی:
۱.خطوط قلمگیری که مشخصه سبک شخصی هنرمند است، در عین عبور از هم، با یکدیگر پیوند دارند و انگارهی گردش خطوط در آبستره را، این بار اما به شکلی کاملاً شرقی، ترسیم میکنند.
هر خط، با قلمگیری به یک فرم تبدیل میشود. نقطه کانونی او در فرمسازی و ایجاد مناسبات و معادلات جدید بصری، قلمگیری است که تنها امکان بازمانده از سنت نگارگری است که او را به آبستراکسیون پیوند میدهد و با تقویت و برجستهسازی آن یک امکان جدید میآفریند.
در نگارگری کهن، قلمگیری در جایگاه یک هنر ظریفه بود اما اینجا هنرمند با قلمگیری در ضخامت و پهنای زیاد، بعدسازی میکند، خطوط قلمگیری، وسیعتر و پهنتر میشود و فضاسازی و هویت بصری و بیانی کار هنرمند را تعریف میکند. او تنها امکان فرمسازی را در همین عنصر قلمگیری و خطوط آن میداند. در نقاشی آبستره، نقاش تنها میتواند از حروف استفاده کند اما او نیازی به کاربرد حروف نمیبیند و قلمگری را برای ایجاد فرم، به خودی خود، کامل میبیند.
۲.حذف عاملیت چهره در راستای انتقال مرکزیت بصری از چهره به کلیت فضا و بافت، از پی خود، به یک تحول در سنت نگارگری انجامیده و آن، ارائه یک بیان انسان شناختی عام و همه زمانی- همه مکانی است کهمانیفست هنر مدرن است. حذف عاملیت چهره، میتواند به عرصههایی دیگر از زندگی و زمانه انسان مدرن نیز تسری یابد.
۳.ترکیب المانهای انتزاعی با نقوش سنتی در یک بستر ریتمیک و سرشار از چرخش، حرکت و کنش دینامیک در فیگوراسیون را پدید آورده است.
۴.ایجاد توازن و مناسبات بصری جدید در ترکیببندی، زمینه بسط امکانات تصویری در «سنت نقوش ایرانی» شده است و این سرآغاز یک تحول بزرگ در این مسیر میتواند بود.
۵.خلاصگی، ایجاز و برخورد مینی مال با فرم و رنگ، از دیگر شاخصههای مهم این مرحله است و رسیدن به این معادله رنگی، پس از کار فراوان با رنگ و خلوص و درخشش آن در مراحل پیشین و انتزاع یک جوهرهی کنشگری خلاق و نمادین از رنگ، حاصل آمده است.
۶.نگاه تصویرسازانه و مفهومی به عناصر نگارگری و نقوش حیوانی، آوردن نگارگری به ساحتهای پیچیده و پرتناقض حیات انسان امروزین، حالات روانی و ذهنی، روابط اجتماعی، بحرانهای جمعی، نمایش ابعاد مختلف و متنوع زیست و زمانه معاصر، خشونتها، تضادها، و حتی سیاست! انتزاعی کردن نقوش حیوانی و تبدیل آنها به صور سمبلیک، شخصیت پردازی و تشخص بخشی به کاراکترها و... ، همه و همه از دیگر وجوه نوآوری مهدی فرخی است که از مجموعه اول هنرمند هم جلوههایش را میبینیم و اکنون، نمودی چشمگیرتر یافته است.
نگارگری از هنری ظریفه، تبدیل به هنری کاربردی و توانمند در تجلی زندگی با همه سایه روشنهایش شده است. از همان مجموعه اول هنرمند هم این تغییر در عناصر بصری را میتوان دید شخصیت پردازی و تشخص بخشی و گشودن و گستردن یک شمای کاراکتریستیک که منظر مفهوم شناختی کار را نیز تثبیت میکند و توسعه میبخشد.
۷.داستان این «انتزاع ایرانی»، حکایت همان طرب و دلدادگی و تغزل است در تجریدیترین تجلی خویش، قصه انسان تمثیلی که در هوای تجدید عهد با بهشت ازلی، درگیر 2 نیمه وجودی خویشتن است.
قصه تنهایی انسان در فراق و جدایی از خاستگاه نخستین و موطن مالوف خویش. اما فرق این انسان با نگارگریهای کهن، آن است که او محصور و محاط در همان بحرانها و چالشها و درگیر همان روزمرگیها و تضادها و تردیدهاست که ما هم تجربهاش میکنیم.
همان انسان زمینی شهری آشنا که هرروز میبینیم. انسانی که قدسی نیست. مثل همه ما درکشاکش زیستن، دست و پا میزند. تنهایی و تک افتادگی اوبرای ما و شاید همه مردم در هرجای این زمین و زمانه آشناست همچنان که عشقش... و این میتواند آغازگر راهی برای جهانی کردن این هنر ملی ما نیز باشد واندیشیدن به آن با وجود یک تجربه عملی که اینک در پیش روست.
منظومه بیان شخصی و منحصربهفرد هنرمند در این «فضای بیکران فرمهای منحنی که با خطوط شکسته به پایان میرسند»، طلیعه یک افق تازه برای تکامل و تداوم یک سنت زیبایی شناختی است که میتواند هم «ایرانی» باشد، هم «جهانی» و هم «انسانی» در عین آنکه «انتزاعی» است و آن هم در دسترسی به ساحتی که حقیقت و جوهره انتزاع در استعاریترین شکل خود است.
نمایشگاه انتزاع ایرانی در ۲۸ دی ماه در گالری گویا ساعت ۱۶ افتتاح و تا ۳ بهمن ادامه دارد. ساعات بازدید ۱۵ تا ۲۰ است.
انتهای پیام/
نظر شما